این روزها بهنظر میرسد تبدیل شدن نشستهای خبری به تریبونی برای مسوولان، یک سنت شده است تا آنها بتوانند سخنرانی کنند و حرفهای خود در قالب پاسخ به پرسشهای خبرنگاران، به بستهی خبری بدل کنند.
به گزارش ایسنا، بسیاری از مسوولان بهصورت هفتگی یا ماهانه یا به بهانههای مختلف، نشست خبری برگزار میکنند؛ اما وقتی خبرنگاران پرسشهایشان را مطرح میکنند با پاسخهای بسته، کوتاه، بیاطلاعی مسوولان یا بعضا موکول شدن پاسخها به آینده مواجه میشوند؛ اما چرا چنین اتفاقی میافتد و اجازه داده نمیشود کنفرانسهای خبری موشکافانهتر برگزار شوند؟
به همین بهانه، چند پرسش را با فریدون صدیقی - روزنامهنگار پیشکسوت و مدرس روزنامهنگاری - مطرح کردیم تا دلیل وجود نداشتن پرسشهای ثانویه و ارائه شدن پاسخهای سطحی در کنفرانسهای خبری را از دیدگاه او بدانیم.
این روزنامهنگار معتقد است: شرایط حاکم بر نشستهای خبری به ظرفیتهای رسانهای و ارتباطی هر کشور و کارکرد رسانه در هر جامعهای بستگی دارد. اگر در یک جامعه، رسانه بر مخاطب تأثیر میگذارد و افکار عمومی را هدایت میکند، در آن جامعه پرسش ثانویه نیز در کنفرانسهای خبری مطرح میشود.
صدیقی دربارهی هویت کنفرانسهای خبری به خبرنگار ایسنا گفت: کنفرانسهای خبری در ژانری قرار میگیرند که با عنوان «مصاحبههای هدایتشده» از آنها یاد میشود. مشخص کردن زمان، مکان، موضوع و مدت مصاحبه توسط خود مصاحبهشونده از ویژگیهای این نوع مصاحبه است. مثلا رییسجمهور از سفر نیویورک بازگشته و میخواهد حاصل این سفر را در یک نشست خبری اعلام کند، از پیش زمان و مدت نشست خبری مشخص و به پرسشهایی که در همین چارچوب مطرح میشوند، پاسخ داده خواهد شد. مدیر برنامه معمولا در نشستهای خبری برنامهریزی و تعیین میکند که چه کسی بپرسد و چه پرسش مطرح شود. در حقیقت، مجرای طرح شدن پرسش، مدیر برنامه است. گاهی حتی ممکن است برخی پرسشها خوانده نشوند چون به اعتقاد او، خارج از موضوع یا عامل به حاشیه بردن بحث است.
او ادامه داد: مدت زمان نشست خبری نیز در اختیار مصاحبهشونده است؛ اگر او آدم مجربی باشد بهخوبی میتواند موضوع را آنگونه که تمایل دارد هدایت کند. بنابراین نهتنها مجالی برای طرح پرسش ثانویه پیش نمیآید، بلکه برخی پرسشگران حتی مجال پرسیدن را هم نخواهند داشت.
این مدرس روزنامهنگاری با بیان اینکه گاه شاهد هستیم مدیران برنامه با ارتباطی که با رسانههای همسوی با خود دارند، نشست خبری را در کنترل خود میگیرند، اظهار کرد: مدیران برنامهها با هماهنگی رسانههای همسو با خود، پرسشها را بهنحوی طراحی میکنند که مصاحبهشونده با پاسخ دادن به چند پرسش طولانی، زمان را به پایان ببرد یا با طرح پرسشهای کلی، این امکان به مصاحبهشونده داده میشود که زمان را برای خودش کند. باید توجه داشت که در یک نشست خبری نباید پرسشها بهصورت کلی مطرح شود.
صدیقی در پاسخ به این پرسش که آیا چنین شرایطی در نشستهای خبری مسوولان در کشورها نیز وجود دارد؟ گفت: چنین شرایطی فقط مختص ایران نیست و به ظرفیتهای رسانهای و ارتباطی هر کشور و کارکرد رسانه در هر جامعه وابسته است. اگر در یک جامعه، رسانه بر مخاطب تأثیر میگذارد و افکار عمومی را هدایت میکند، در آن جامعه پرسش ثانویه نیز در کنفرانسهای خبری مطرح میشود. در کنفرانسهای خبری در دیگر نقاط دنیا، شرکتکنندگان یک نوع همپوشانی نسبت به یکدیگر برای بازگشایی یک موضوع و اقناع مخاطبان دارند، یعنی پرسشگران تلاش میکنند پرسشهای خود را در راستای یک موضوع مطرح کنند.
او دربارهی اینکه آیا نحوهی طرح پرسش از مسوولان، تابعی از شرایط جامعه باید باشد؟ تأکید کرد: دقیقا؛ در کشور ما چهارمیلیون و 500هزار نفر دانشجو وجود دارد، اما فروش روزانهی همهی روزنامههای طبق گفتهی معاونت مطبوعاتی، کمتر از یکمیلیون نسخه است، همین نکته موضوعات بسیاری را روشن میکند. حاصل چنین شرایطی این است که مخاطب نیازهایش را بیرون از وضع موجود پیدا میکند.
صدیقی دربارهی زیان نبودن پرسشهای ثانویه در نشستهای خبری، یادآوری کرد: فرض ما این است که در کنفرانسهای خبری، دامنهی پرسشآفرینی محدود است، اما امکان دارد در یک وضعیت، تعدد خبرنگاران و تعدد پرسشها، همپوشانی بهدنبال داشته باشد. البته در وضع کنونی رسانههای ما، هر رسانهای با پرسشهای خودش در یک نشست خبری شرکت میکند و در نتیجه، اگر 30 پرسش هم پرسیده شود، پاسخها در سطح باقی میمانند و این یک آسیب جدی است. برای برطرف کردن چنین آسیبی، بهترین راهکار این است که رسانهها با یکدیگر همگرایی و همپوشانی داشته باشند و به طرح پرسشهای اولیه اکتفا نکنند. در این صورت با اینکه کنفرانسهای خبری تکموضوعی هستند، اما رسانهها میتوانند هزار توی یک موضوع را پیدا کنند و به عمق برسند.
این مدرس روزنامهنگاری افزود: مصاحبهشونده باید احساس کند که آنچه میگوید برای متقاعد کردن مخاطب است یا ارائهی گزارش کار؟ باید دانست مصاحبهشونده چقدر خود را در قبال رسانهها مسوول میداند. اگر رسانه خودش را مسوول نداند و مصاحبهشونده نیز به دادن گزارش کار اکتفا کند، نتیجه این است که مخاطبی برای آن رسانه وجود ندارد و رسانهای هم که مخاطب نداشته باشد، نباید فعالیت کند.
او در پاسخ به این پرسش که به این ترتیب آیا هیچ کنفرانس خبری میتواند به رازگشایی و عمق مطالب برسد؟ تصریح کرد: آستانههای رازگشایی کنفرانسهای خبری برحسب حساسیت موضوعی، کوتاه یا بلند خواهد بود. از آنجا که متأسفانه بیشتر موضوعات بهدلیل نگاههای سیاسی و جناحی رنگآمیزی ملتهب به خود گرفتهاند یا میگیرند، بنابراین بیشتر موضوعات مشمول حساسیتهای سیاسی و جناحی میشوند که به ناچار به درونکاوی موضوعی نمیانجامند، اما این گفته به این معنا نیست که هیچ نشستی نمیتواند به تشریح موضوع بپردازد. در برخی حوزهها که تنش کمتری دارند، اغلب این کنجکاویها شکل میگیرند و کم و بیش موضوع نشست از منظر مصاحبهکنندگان رازگشایی میشود، مانند موضوع کنفرانس خبری سخنگوی جشنوارهی موسیقی که در آن، بخشهای جشنواره و نحوهی برگزاری آن در همان چارچوب مورد پرسش قرار میگیرد؛ اما در نهایت، موضوع در خدمت مصاحبهشونده است و در جایی که مصاحبهشونده گمان کند به نفعش نیست میتواند جلسه را ترک یا با هماهنگی گروههای کارگزار، نشست را تمام کند، مثلا آقای «کیروش» - سرمربی تیم ملی فوتبال ایران - در یک نشست خبری، جلسه را ترک کرد.